اشتیاق
تشنه و بیتاب چون باشی، تو را آبَت دهند
یا که سرگردان و بیماوا، که ماوایت دهند
چون که سر تا پا، تو مشتاق شنیدن میشوی
آنزمان با نغمهای از غیب، آوایَت دهند
《شاهد》 و 《مشتاق》 و 《رند》 و 《بینظر》 باید شدن
تا کجا تایید افتد، تا کجا جایت دهند؟
بذر مشتاقی اگر امروز در دلکاشتی
خرمنِ آگاهی و ادراک، فردایت دهند
چون که بر پیمانِ خود، پیمانه از جان میدهی
بر سر سودای تو، آن جانِ جانانت دهند
بانو شهناز نیرومنش
بهار ۸۶